به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسینم، اولین مناظره انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری روز شنبه 15 خرداد ماه با موضوع اقتصادی برگزار شد و آقایان سید ابراهیم رئیسی، سعید جلیلی، محسن رضایی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی، علیرضا زاکانی، عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده به بیان دیدگاهها و برنامههای خود درباره اقتصاد پرداختند.
در همین رابطه، پرویز امینی در گفتگو با خلاقینو به تحلیل این مناظره و عملکرد 7 کاندیدای حاضر در آن پرداخته است که مهمترین بخش های این گفتگو را در ادامه می خوانید:
- در انتخابات سه سبد رای داریم. یک سبد ایدئولوژیک و پایدار است. سبد دوم اجتماعی و گفتمانی است که بیشترین آرا در این سبد شکل میگیرد. سبد سوم آرا که بر سبدهای دوم و سوم موثر است نیز سبد آرای سیاستورزانه و محصول عمل سیاسی و اننخاباتی است. مناظرهها در سطح سوم قرار میگیرند و در شکلگیری این سبد نقش دارند.
- کاندیداهایی در مناظره نتیجه میگیرند که از سبدهای اول و دوم تا حدودی برخوردار باشند. یعنی هم دارای سبد ایدئولوژیک باشند و هم بتوانند یک فضای گفتمانی را نمایندگی کنند. کسانی که سبد اول و دوم را نداشته باشند، هرچقدر هم که خلاقیت عمل سیاسی داشته باشند، تحولی در آرایشان به وجود نخواهد آمد و صعود رای نخواهند کرد.
- در انتخابات کنونی کسی که بیشترین نمایندگی را از یک فضای گفتمانی میکند و توانایی نمایندگی یکی از گفتمانهای رایج در جامعه را دارد، آقای رئیسی است. سایر کاندیداها یا فاقد یا اینکه در نقطه ضعیفی نسبت به ایشان در دو سبد یا سطح قرار دارند.
- در سال 88، احمدینژاد و موسوی از طریق مناظره توانستند پایگاههای رای را هدف قرار بدهند. کروبی و رضایی چون فاقد پایگاه ایدئولوژیک و گفتمانی بودند، نتوانستند از طریق مناظرات آرای بسیاری به خود جلب کنند. بنابراین مناظرات زمانی به کار خواهند آمد که افراد دارای آرای ایدوئولوژیک و گفتمانی باشند.
- در انتخابات سال 92، روحانی و رقبایش در یک سطح بودند، اما روحانی از طریق مناظرات توانست یک پایگاه ایدئولوژیک و سیاسی را به دست بگیرد و برای خود بسیج کند.
- آقای رئیسی پیشاپیش ظرفیتی که میتواند در اختیار دیگران قرار بگیرد را به خود اختصاص داده و باقی کاندیداها در این گروه هر کدام یک تا پنج درصد آرا را دارند. جریان رقیب با سازماندهی مناظره میتواند پایگاه ایدئولوژیکی را که هنوز کسی نمایندگی نکرده است را هدف قرار بدهد.
- استراتژی همتی و مهرعلیزاده در مناظره این بود که بدنه ایدئولوژیک و سیاسی اصلاحات را فعال و بسیج کنند. اما این استراتژی سه فرض غلط دارد: 1. همتی و مهرعلیزاده جایگزین روحانی و خاتمی هستند. 2. شرایط همچون سالهای 76 و 92 است و آنان منتقد جدی وضع به وجود آمده هستند. 3. اصلاحطلبان نیز اصلاحطلبان سالهای 76 و 92 هستند. در حالی که یک سرخوردگی از لیدرها و کنشها به وجود آمده و اکنون چندمسیری و تکثر در اصلاحات وجود دارد.
- مزیت همتی در مناظره اول که اقتصادی بود همین مباحث اقتصادی بود، اما او مساله و نقطه نزاع را سیاسی و اخلاقی کرد. در نتیجه برتریهای خود را از دست داد و برتریهای رئیسی به میدان آمد.